به گزارش خبرگزاری «حوزه»، استاد محسن قرائتی در ادامه سلسله مباحث تفسیری خود با موضوع تفسیر قطره ای به بیان آموزه های آیه 151 و 152 سوره بقره پرداخته است.
آيه 151:
كَمَآ أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولاً مِنْكُمْ يَتْلُواْ عَلَيْكُمْ ءَايَتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَبَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَّا لَمْ تَكُونُواْ تَعْلَمُونَ
ترجمه:
همانگونه (كه براى هدایت شما) رسولى در میان شما از نوع خودتان فرستادیم تا آیات ما را بر شما بخواند و شما را تزكیه كند و كتاب و حكمت بیاموزد و آنچه نمىتوانستید بدانید، به شما یاد دهد.
* نکته ها
كلمه «تلاوت» از واژه «تِلو» به معناى پى درپى است و به خواندنى كه پى درپى، با نظم صحیح و مناسب و برخوردار از نوعى قداست باشد، اطلاق مى شود. كلمهى «تزكیه» به معناى رشد و نمو و پاك كردن است. تعلیم كتاب، آموختن آیات و احكام آسمانى است و تعلیم حكمت، دادن تفكّر و بینش صحیح است.
بعثت پیامبر اسلام، نتیجه استجابت دعاى حضرت ابراهیم است كه از خداوند خواست: «وابعث فیهم رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاتك...» [بقره، 129] خدایا! در میانشان پیامبرى مبعوث كن كه آیات ترا بر آنان بخواند. پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله نیز مىفرمود: «انا دعوة ابى ابراهیم» من همان استجابت دعاى پدرم ابراهیم هستم.
* پيام ها
1- رهبرى موفق است كه از خود مردم، در میان مردم و هم زبان مردم باشد. «ارسلنا فیكم رسولاً منكم»
2- تزكیه بر تعلیم مقدّم است. «یزكّیكم و یعلّمكم»
3- آموزش دین، محور اصلى است و آموزشهاى دیگر، در مراحل بعد از آن است. ابتدا «یعلّمكم الكتاب و الحكمة» و پس از آن «یعلّمكم ما لمتكونوا تعلمون»
4- انسان براى شناخت بسیارى از حقائق، نیازمند وحى است. بجاى «ما لاتعلمون» فرمود: «مالم تكونوا تعلمون» تا یادآور شود كه اگر انبیا نبودند، انسان براى آگاهى از امورى همچون آیندهى خود و جهان، راه به جایى نداشت.
آيه 152:
فَاذْكُرُونِى أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُواْ لِى وَلاَ تَكْفُرُونِ
ترجمه:
پس مرا یاد كنید تا شما را یاد كنم، و براى من شكر كنید و كفران نورزید.
* نکته ها
خداوند در برخى آیات مىفرماید: «اذكروا نعمتى» [بقره، 40] نعمتهاى مرا یاد كنید. ولى در این آیه مىفرماید: «اذكرونى» یاد خود من باشید. و این بخاطر درجات شناخت و معرفت مردم است. بگذریم كه یاد خداوند، زمینهساز شكر است و لذا بر شكر مقدّم شده است. این آیه، نشانگر نهایت لطف خداوند به بنده است. انسانى كه جهل، فقر، فنا و حقارت، از ویژگىهاى اوست، چقدر مورد لطف قرار گرفته كه خداوندِ علیم، غنى، باقى و عزیز به او مىگوید: مرا یاد كن تا ترا یاد كنم. مگر یاد كردن ما چه ارزشى دارد؟ مگر نه این است كه یاد كردن ما نیز خود توفیقى از سوى اوست؟
یاد كردن خدا تنها با زبان نیست، با دل و جان باید خدا را یاد كرد. یاد خدا هنگام گناه و دست كشیدن از آن، یاد واقعى است. و بهترین نوع یاد كردن خداوند، نماز است كه فرمود: «اقم الصلوة لِذكرى» [طه، 14]
با اینكه شكر، یكى از مصادیق ذكر خداست، ولى نام آن جداگانه در كنار ذكر آمده و این نشانهى اهمیّت شكر، به عنوان مصداق بارز ذكر است.
خداوند، با انسان دادوستد مىكند و هیچكارى از انسان را بىبهره نمىگذارد: «اذكرونى اذكركم»، «اوفوا بعهدى اوف بعهدكم» [بقره، 40] ، «فافسحوا یفسح الله لكم» [مجادله، 11]
امام باقر علیه السلام در ذیل این آیه، یكى از مصادیق ذكر خدا را، تسبیحات حضرت زهرا شمردند كه 34 مرتبه اللَّهاكبر، 33 مرتبه الحمدللَّه و 33 مرتبه سبحاناللَّه مىباشد.
موانع ذكر خداوند: [تفسیر نورالثقلین، ج1 ص140]
الف: شیطان. «انساهم ذكر اللّه» [مجادله، 19] شیطان، آنها را از یاد خدا غافل كرد.
ب: تكاثر و رقابتها. «ألهیكم التَّكاثُر» [تكاثر، 1] شما را افزونخواهى، سرگرم ساخت.
ج: آرزوها و خیال. «و یُلهِهم الاَمَل» [حجر، 3] آرزو، آنها را سرگرم نمود.
* اثرات یاد خدا:
* یاد نعمتهاى او، رمز معرفت و شكر اوست.
* یاد قدرت بى پایان او، رمز توكّل به اوست.
* یاد علم و آگاهى او، رمز حیا و تقواى ماست.
* یاد الطاف او، رمز محبّت به اوست.
* یاد عدالت او، رمز خوف از اوست.
* یاد امدادهاى او، رمز امید و رجاست.
* پيام ها
1- خداوند، به انسان شخصیّت مىبخشد و مقام انسان را تا جایى بالا مىبرد كه مىفرماید: تو یاد من باش، تا من هم یاد تو باشم. «اذكرونى اذكركم»
2- كسانى مشمول لطف خاصّ هستند، كه همواره به یاد خدا باشند.«اذكرونى اذكركم»
3- ذكر خدا و نعمتهاى او، زمینهى شكر و سپاس است. چنانكه غفلت از یاد خدا، مایهى كفران است. «اذكرونى، اشكروا لى و لاتكفرون»